Page 21 - Navidenou-Arzhang No 27
P. 21
دورۀ ا ّول ،سا ِل چهارم ،شمارۀ ،27آذر و دی 1401 ارژنگ دوماهنامۀ ادبی ،هنری و اجتماعی نویدنو
د ر فیل ِم ُنه روز از سال به کارگردانی میخائیل روم و دیمیتری خرابروویتسکی ،گوزف ) (Gusevقهرمانِ
فیلم که فیزیکدا ِن برجستهای است میمیرد ،بیآنکه ح ّتی بداند کارهایش با مو ّفقیت همراه بوده است یا نه،
یا اینکه آیا کشفیّاتِ جدید نتیجۀ تلاشهایش را به ثبوت رسانده است یا نه .با اینحال این فیلم به مفهو ِم
کام ِل کلمه یک فیلمِ خوشبینانه است ،زیرا اگرچه تماشاگر در پایانِ فیلم با قهرمانِ بیماری روبرو است که
هیچگونه ُامیدی به بهبودی خود ندارد ،ولیکن با احساسی از او جدا میشود که پوشکین آنرا در عبارتِ
فصی ِح "اندو ِه تابناک" خلاصه کرده است .این فیلم خوشبینانه است ،نه بهخاطر اینکه شخصیّتهای اصلی
آن به پیروزی آشکاری دست پیدا میکنند ،بلکه بهخاطر اینکه تماشاگر را با افرادی کامل و انسانصفت
روبرو میسازد ،با افرادی که از عواطف و اندیشههای گرانبهایی برخوردارند .نُه رو ِز قهرمانانه و درعینحال
تراژیکِ فیلم از چنان عمقِ فلسفی کمنظیر و انساندوستی درخشان بهرهمند است که این فیلم را کاملا از
فیلمهای ُپرسوز و گداز و خوشفرجا ِم متعارف متمایز میسازد.
بدیهیاست که ستیزههای تراژیک که در گذشته از تضا ّدهای آشتیناپذی ِر جامعه زاده میشد ،در
جامعۀ سوسیالیستی ناپدید میشوند .در این جامعه برای تراژدیهایی که از نبردِ استثمارشدگان بر
علیه استعمارگران نشات میگیرند ،جایی وجود ندارد.
با اینحال در دنیای واقعی امروز نیز منابع نسبت ًا زیادی برای پیدایش تراژدی وجود دارد که به ستیزههای
حا ّد ِدنیای بیرون از جوامعِ سوسیالیستی اختصاص ندارند .در جامعۀ نوین نیز زندگی ،هنرمند را برآن میدارد
که برخی از جنبههای دنیای واقعی را با تراژدی تفسیر کند .الکسی تولستوی معتقد است که تنها یک دنیای
جوانُ ،پرشور و زنده میتواند فشردگی ُپرمایۀ تراژدی را درک کند.
موضوعا ِت قدیم تراژدی ناپدید میشوند ،ولی تراژدی بهعنوان یک نو ِع هنری و تراژیک بهعنوان یک مقولۀ
استهتیک به حیاتِ خود ادامه میدهند .در جامعۀ نوین ،تراژیک نه تنها میتواند با شیوۀ دریافت و بیا ِن هنری
پدیدهها و فرآیندهای عمیقی چون "والا" و "قهرمانانه" ارتباط داشته باشد ،بلکه میتواند از نبردهای انسان
با طبیعت و از جنبههای غمانگیز زندگیِ شخصی ،که هنر میتواند به آنها ُبع ِد همگانی ببخشد ،بهوجود آید.
علیرغ ِم دامنۀ وسیع موضوعاتی که در تراژدی مطرح میشوند ،تفسی ِر هنری آنها همیشه از یک اص ِل
مشترک پیروی میکند و آن تحکی ِم ایمانِ انسان به پیروزی نیروهای مثبت و پاس ِخ خوشبینانۀ او به دنیای
اطراف خویشتن است .این عامل در هر نوع هن ِر تراژیک ،که در آن جاودانگی به واسطۀ مرگ تایید میشود،
معنی زندگی از طریق سقوطِ قهرمانان نمایان میگردد ،و آرما ِن اجتماعی علیرغم شکس ِت کسانی که بهخاطر
آن نبرد میکنند اعتلاء مییابد ،اساسیترین جنبه را تشکیل میدهد.
استهتیکِ مارکسیست-لنینیستی موقع ّی ِت تراژدی را در هنرِ رئالیس ِم سوسیالیستی تثبیت میکند و آنرا تجلّ ِی
کاملترین دستاوردِ هنری میداند .با اینحال تراژدی ،ضمن اینکه از اه ّمیتِ زیادی برخوردار است ،بههیچوجه
تنها نوع (ژان ِر) هنری نیست ،و کاملا نادرست خواهد بود همۀ هنرها لح ِن تراژیک داشته باشند.
تراژدی خود نباید با نمای ِش هر نوع رنج و بدبختی ،انرژیِ انسان را به تحلیل ببرد ،بلکه باید شجاعت و رو ِح
قهرمانانۀ او را پرورش دهد و استحکامِ شخصیّت و ثباتِ معنوی او را تقویت کند .در هن ِر سوسیالیستی ،تراژدی
مقولاتِ اِس ِتهتیک /تراژیک 20