Page 11 - Navidenou-Arzhang No 25
P. 11
دورۀ اوّل ،سا ِل سوّم ،شمارۀ ،25مرداد و شهریور 1041 ارژنگ دوماهنامۀ ادبی ،هنری و اجتماعی نویدنو
که مردم را قادر میسازد همۀ فرومایگیها و حیلههای رذیلانۀ سوورین را انگار در ک ِف دستان شان مشاهده
کنند.
زیبایی در هنر خود را از دو را ِه متفاوت نشان میدهد .بدیهی است که زیبایی در هنر را باید در بازآفرینی
زیباییهای زندگی در هنر جستجو کرد .در این مفهوم ،منبعِ زیبایی هنر در زیباییِ جها ِن واقعی نهفته است .با
اینحال این زیبایی در هنر ،رونوشتِ رنگپریدۀ زیبایی در زندگی نیست .
هنر ،دریاف ِت زیباییهای جهانِ واقعی است .هنر ،زیباییهای پدیدههای نشاندادهشده را جدا کرده و
مور ِد تاکید قرار میدهد ،تاثی ِر آنها را بر روی انسان تشدید میکند و در او این توانایی را بهوجود
میآورد که زیباییِ نهفته در خو ِد زندگی و نیا ِز ل ّذتبردن از زیبایی را تشخیصدهد و به فه ِم عمیقت ِر آن
نائلآید.
هگل در کتابِ ِاس ِتهتیک تاکید میکند همچنان که روح و آثا ِر آن بالاتر از طبیعت و پدیدههای آن قرار دارد،
زیبایی در هنر نیز بالاتر از زیبای ِی طبیعی است)2( .
بدیهی است که این نظر ،نظری پذیرفتنی نیست ،لیکن این استنتاج هم که زیبای ِی خود واقعیت بالاتر از زیباییِ
هنر است بههمان اندازه اشتباه است .اصولا طرحِ این سوال نادرست است که آیا زیبای ِی مادونای رافائل پایینتر از
زیبای ِی یک زنِ واقعی است یا بالاتر از آن؟ و یا اینکه آیا ل ّذتِ استهتیکی که منظرۀ دریا به ما میبخشد کمتر از
لذّتی است که از تماشای خودِ دریا می بریم یا بیشتر از آن؟
زیبای ِی جهانِ واقعی و زیبایی در هنر دو مقولۀ کاملا متفاوتاند و هر کدام خصل ِت خاصّ ِخود دارند .زیباییِ
جهانِ واقعی نمیتواند جانشینِ زیباییِ هنر باشد .همانطوری که زیباییِ هنر نمی تواند جانشینِ زیبای ِی زندگیِ
واقعی باشد .با اینحال از طری ِق زیباییِ هنر ،زیبای ِی زندگیِ واقعی را تایید میکنیم و انعکاسِ زیبای ِی زندگی به
توسطِ هنر از این نظر قاب ِلتو ّجه است که به زیبایی اه ّمی ِت استهتیک میبخشد و آنرا واج ِد اندیشه میسازد.
آناتول فرانس در کتاب عِصیا ِن فرشتگان ) (Revolt of the Angelsنشان میدهد که چگونه در اعماقِ
تیرهوتار قرونِ ُوسطی که به نظر میرسید شادی و زیبایی برای همیشه رخت بربسته است ،زی ِر دیوارهای ُرم،
کارگران به تابوتِ مرمری ِن مَنقوشی برخوردند که در دو طر ِف آن صحنههایی از خوشگذرانی کوپید( )1و
پیروزی بکس( )4ح ّک شدهبود .وقتی درِ این تابوت باز شد ،دخت ِر جوان و زیبا و شادابی نمایان گردید که به نظر
میرسید در خواب لبخند میزند .مردم مات و مبهوت بر آن خیره شده بودند و بیصبرانه انتظار میکشیدند
روحی خدایی در این بدنِ زیبا بیدار شود .بعد از سالها توحّش ،چش ِم عدهای به این زیبای ِی مانده از روزگارا ِن
گذشته باز شد ،ا ّما فقط برای یک لحظه .با اینحال ،همین یک لحظه کافی بود که این زیبایی بر دلِ کسانی که
آنرا تماشا میکردند ،تاثیری پایدار باقی گذارد و آنها را با علاقهای ُپرشور به عشق و دانش سیراب سازد.
مارکس با وجدِ تمام از لوکریتیوس( )5بهعنوان ُحکمرانِ شور َمند ،جَسور و شاعرانۀ جهان سخن میراند .به
جرات میتوان گفت آثا ِر هنری زیبا نیز حکمرانانِ شاعرانۀ جهان هستند* .
تا اینجا از زیبایی در هنر عمدتا بهعنوان بازتابِ هنریِ زیباییهای زندگی سخن گفتهایم .با اینحال ،زیبایی در
هنر تج ّلی نوعِ دیگری از زیبایی نیز هست و آن زیبای ِی نهفته در خودِ هنر است .در هنر ،دریاف ِت استهتی ِک انسان
از واقعیت را در کاملترین صورتاش مشاهده میکنیم .هنر به علّتِ برخورداری از درجه بالای مهارتِ هنری که
آزادانه زندگی نهفته در پدیدههای نشان داده شده را به معرض نمایش میگذارد و طبق قوانی ِن هماهنگی محتوا
و شکل ،مصالحِ خود را به کار میگیرد ،همیشه ل ّذ ِت استهتیک میبخشد و در انسان احساسِ زیبایی میآفریند.
تفسی ِر ایدئولوژیک و استهتیک ،کمالِ هنری ،هماهنگی و جریانِ آزادانۀ زندگی در هنر ،بیننده یا شنونده را تکان
میدهد و در او عواطفی شبی ِه عواطفی که در اثرِ هنری بیان شده است بیدار میکند .با همین خصیصههاست که
هنر ،انسان را از استعدادِ هنر ِی خود آگاه میسازد ،و در همین خصیصههاست که قدرتِ عظیمِ هنر نهفته است.
مقولا ِت اِستِهتیک /زیبایی در هنر 11