Page 7 - Navidenou-Arzhang No 27
P. 7
دورۀ ا ّول ،سا ِل چهارم ،شمارۀ ،27آذر و دی 1401 ارژنگ دوماهنامۀ ادبی ،هنری و اجتماعی نویدنو
"پیروِ سرکو ِب بیسابقه و بازداشتهای گستردۀ معترضان ،اینروزها در تج ّمعاتِ گستردۀ فرهنگیان و بازنشستگان و
کارگران شعارِ "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" نیز در کنار مطالبۀ حقوق و آزادی نمایندگانِ زندانی در کفِ
خیابانها طنینانداخته و به یک مطالبۀ ملّی و فوری معترضان تبدیل گردیده و فضای حاکم تا حدودی شرایط
ماههای پیشاز پیروزی انقلاب در سال 1357را در اذها ِن عمومی تداعی میکند( ...ارژنگ ،شمارۀ ،24خرداد و تیر
)1401
و اینک زنگِ حساب...
آنچه ما وبسیاری دیگران تا سهما ِه پیش گفتیم ونوشتیم و ذ ّرهای بهگوشِ سنگین مقامات ومسئولی ِن حکومتی
فرونرفت ،نه برپایۀ غیبگویی ،گمانهزنی و یا تو ّهماتِ ذهنی ،که براسا ِس پیشبینیِعلمی مبتنی بر شناختِ
تضادهای سیست ِم سرمایهداری حاکم وتوجه به دینامیسم و معادلات و نبردهایدرونی جامعهاست که امرِ تحوّ ِل
انقلابی در ارکا ِن آنرا ناگزیر ساخته است.
آری ،درپ ِی زنگِ ملالآو ِر انشاهای تکراری ،بالاخره زن ِگ حسابدهی و حسابرسی نیز فرارسید .درپیِ قت ِل مهسا
(ژینا) امینی ،اعتراضا ِت گستردۀ تودههای خشمگینِ زنانوجوانان از روز 25شهریور 1401بهسرعت شکل گرفت ،ا ّما
کماکان با سرکو ِب خونین پلیسِ حاف ِظ نظمِ سرمایه به خاکوخون کشیده شد .هن ِر حاکم ّیت مثلِ همیشه ،قتلِعا ّم
بیشاز 500نوجوا ِن بیگناه عموما از اقشا ِر مزدبگیر یا بیکار و محرو ِم جامعه و نزدیک به 20هزار زن ،جوان،
دانشجو ،محصّل ،پزشک ،هنرمند ،ورزشکار ،وکیل و روزنامهنگا ِر زندانی و عدهای نیز در ص ِف اعدام و تشدی ِد فضای
رعبونگرانی درجامعه بودهاست .برخلافِ کهنهپرستان و کژاندیشا ِن سیاسی که اعتراضات برحقّ ِمردم را انکار و یا
"توطئۀ تلویزیونهای سهقلوی لندنی!" قلمداد میکنند ،خوشبختانه خو ِن مهسا هدر نرفت و بهراه افتاد ...ناماش
رمزِ تداومِ انقلابِ ناتمامِ مرد ِم ایران شد و اینک پساز چهارماه و بهرغ ِم گسترشِ موج سرکوب و زندان و اعدا ِم
معترضان ،به ضرسِقاطع میتوان گفت که این جنبش عقب نخواهد نشست و محالاست جامعۀ ایران به روزهای
پیشاز قتلِ تبهکارانۀ دخترِ نوجوان و بیگناهِ اه ِل س ّقز بازگردد.
و ا ّما حاکمشدن فضای رعب و وحشت و یا خشونت و سرکوب و سانسور و تداو ِم آن ،بیشاز همه توانِ ادبی و
ظرفیتهای کارِ خلاقۀ هنری جامعه را به تحلیل میبرد .خانوادههای قربانیا ِن این ستیزههای تراژیک که رنجی
َعصَبسوز و اندوهی بیکران و غیرقابلِ توصیف را در سینه دارند ،و بهطو ِرک ّلی جامعۀ متلاط ِم امروزِ ما ،برای تح ّم ِل
مصائبِ ناشیاز دشواریهای دورا ِن تاریخی گذار به دموکراسیِ پایدار ،نیازمندِ تکیهگاهی مطمئن هستند و آن چیزی
جز هن ِر متعهّد و ادبیّا ِت آگاهیبخش نمیتواند باشد .تولستوی بنابههمین ضرورت "وظیفۀ هنر" را "ازبینبرد ِن
خشونت" دانسته و معتقد است "تنها هنر قادر به چنین کاری است" ،ا ّما وقتی نویسنده و هنرمند در زندان باشد،
"دشواریِوظیفه" برای هنر و ادبیاتِ پیشرو سنگینتر میشود .رضا خندان (مهابادی) که پساز قتلِ بکتاشآبتین
مانندِ کثیریاز نویسندگان ،هنرمندان وروزنامهنگارانِ محبوس ،دورا ِن زندا ِن ناعادلانۀ خود را با ایستادگی سپری
میکند ،بهدرستی میگوید "در کشوریکه نویسنده وهنرمند آزاد نباشد ،هیچکس آزاد نیست"! وظیفۀ مبرم امروزِ
ما بازپسگیری فضاهای فرهنگِی اشغالشدهای است که درط ّی سالیانِ اخیر از مردم ایران به یغما رفتهاست.
با آرزوی آزادی فوری و بیقیدوشرطِ کلیۀ زندانیانِ صنفی ،سیاسی وعقیدتی و هزاران بازداشتی اخیر ،سرسخنِ این
شماره را با تکرارِ اینکلا ِم ماندگار آناتولفرانس به پایان میبریم که گفت" :کاکتوسها نمیمیرند ،از درون میگندند!
تیغ نشا ِن زندهبودن نیست ،همانگونه که سرنیزۀ دیکتاتور نُما ِد جاودانگیاش نیست"!
چرخۀ خشونت و سرکوب و کشتارِ معترضان باید فورا متوقّف شود!
شورای دبیران ارژنگ
بازگشت به فهرست
سرسخن 6