Page 14 - Navidenou-Arzhang No 23
P. 14

‫دورۀ اوّل‪ ،‬سا ِل سوّم‪ ،‬شمارۀ ‪ ،32‬فروردین و اردیبهشت ‪1041‬‬  ‫ارژنگ دوماهنامۀ ادبی‪ ،‬هنری و اجتماعی نویدنو‬

‫سلیقه)‪ ،(Taste‬مُطایبه )‪ (Humour‬و غیره‪ ،‬که قهرمانانه‪ ،‬تج ّلی خا ّ ِ والا و تراژیک است‪ ،‬و مطایبه‪ ،‬تج ّلی‬
                                                                                         ‫خا ّ ِ ُکمیک‪.‬‬

‫نوعِ د ّوم شاملِ مقالاتی هستند که دارای خصل ِت ساختاری میباشند از قبی ِل تناسب)‪،(Proportion‬‬
‫هماهنگی )‪ (Hurmony‬و غیره‪ .‬ما اینگونه مقولات را غالب ًا به عنوان ضواب ِط ارزیابی استهتیک به کار می بریم‪.‬‬
‫برای مثال استدلال می کنیم‪ :‬برخی پدیدهها بهخاطر اینکه از لحا ِظ تناسب از پدیدههای مشاب ِه دیگر ممتازند‪،‬‬
‫زیبا به شمار میروند‪ ،‬ولی باید به خاطر داشت و پدیدههایی که از نظر استهتیک سزاوارِ ارزیابی منفی هستند نیز‬
‫میتوانند کاملاً متناسب باشند‪ .‬در مفاهیمِ "متناسب" و "هماهنگی"‪ ،‬خصایصِ مه ّم ِ ساخ ِت استهتیکِ پدیدهها را‬
‫بیان میکنیم‪ ،‬لیکن بیانِ این خصایص برای نشاندادن طبیع ِت استهتیک‪ ،‬با ماهیّ ِت استهتیک و یا ارزیابی‬

                                                            ‫استهتی ِک کاملِ اینگونه پدیدهها کافی نیست‪.‬‬
‫نوعِ س ّوم مقولاتی را دربرمیگیرد که ما را قادر میسازند ماه ّی ِت استهتی ِک پدیدهها را به صور ِت منفی مش ّخص‬
‫کنیم‪ .‬در این مورد با مقولاتی نظیر زشت و فرومایه )‪ (Base‬سر و کار داریم که‪ ،‬همانطوری که قبلا‬
‫خاطرنشان ساختیم‪ ،‬میتوانیم آنها را بر حسبِ تناسب یا مقتضیاتِ خا ّ نیز از مقولا ِت دیگر متمایز سازیم‪.‬‬
‫علمای استهتیک به این مقولات‪ ،‬به عنوان مقولا ِت متضا ِد زیبا و والا علاقهمندند و آنها را شایسته بررسی‬

                                                                                             ‫میدانند‪.‬‬
‫نظا ِم مقولاتِ استهتیک در طو ِل تاریخ در معرضِ دگرگونی قرار میگیرد و تصحیح میشود‪ .‬در تاریخِ تئور ِی‬
‫استهتیک‪ ،‬مقولات به صُوَ ِر گوناگون طبقهبندی شدهاند‪ .‬گاهی در یک عصر نیز این طبقهبندی متفاوت است‪.‬‬
‫هرچه نفو ِب اصو ِل استهتیک در تجار ِب تاریخی‪-‬اجتماعی انسان وسیعتر باشد‪ ،‬میدان برای تعری ِف برخوردهای‬

      ‫استهتیکِ او با واقعیت بهتوسط مقولا ِت جدید‪ ،‬یا از طری ِق طبقهبندیهای گوناگون مقولات بازتر می گردد‪.‬‬
‫امروزه در استهتیکِ ایدهآلیستی‪ ،‬این برداشت که گویا برای مشخص کردن مقولاتِ استهتیک‪ ،‬بهعنوان عواملِ‬
‫اساسی شناختِ استهتیک توجیهی وجود ندارد زمینه قاب ِل توجهی یافته است‪ .‬حتی کروچه )‪(Croce‬در عصرِ‬
‫خود مقولا ِت استهتیک را مفاهیمی کابب و عاری از محتوا میدانست‪ .‬در عص ِر حاضر نیز بسیاری از علمای‬
‫استهتیکِ برجسته غربی خصوصا توماس مونرو )‪ (Thomas Munro‬موض ِع مشابهی مشابهی گرفتهاند‪ .‬ولی‬
‫انکارِ مقولاتِ استهتیک درحکمِ پذیرشِ ایننظر است که لازم نیست مفاهیم استهتیک را تحت یک نظا ِم تئوریک‬
‫درآوریم‪ .‬درحالیکه برای تکام ِل ثمربخ ِش استهتیک مانند هرعلمِ دیگر‪ ،‬بهنظامدرآوردنِ )‪(Systematization‬‬

                                                                     ‫مقولات‪ ،‬شرطی اجتنابناپذیر است‪.‬‬
‫در فرآیندِ دریافتِ هنری انسان از واقعیت‪ ،‬مقولاتِ س ّنتی نظیر زیبا‪ ،‬والا‪ ،‬تراژیک و ُکمیک به عنوان "ستونهای"‬
‫بنیادی و ضروری تحلیلی علمی استهتیک باقی میمانند‪ .‬نکتۀ دیگر‪ ،‬تحوّلِ تاریخی مقولات است‪ ،‬یعنی پیدای ِش‬
‫مقولاتِ جدید در نتیجۀ گستر ِش دامنۀ دریاف ِت استهتیکِ انسان از جهان‪ ،‬یا پیدای ِش برداشتهای جدید در‬

                                                                            ‫نتیجۀ تفسیرِ مقولاتِ سنّتی‪.‬‬
‫از اواس ِط دهۀ پنجاه [میلادی] پرداختِ تئوریکِ مقولا ِت استهتیک جای شایسته خود را در ادب ّیا ِت مارکسیستی‬
‫باز کرده است‪ .‬این تحوّل‪ ،‬تح ّولی منطقی بود زیرا که در این سالها رواب ِط اجتماعی سوسیالیستی محکمتر شده‬
‫بود‪ .‬ضرور ِت رشدِ هماهن ِگ شخصیت‪ ،‬حیاتِ فکری و فرهنگی جامعۀ سوسیالیستی را عمیقتر ساخته و نق ِش هنر‬
‫را در زندگی انسانِ نوین افزایش داده بود‪ ،‬و بدینسان آشکار شده بود که کافی نیست با هنر صرف ًا بهعنوان شکلِ‬
‫دیگری از شعو ِر اجتماعی برخورد کنیم؛ در این سالها احساس میشد که برای اثبا ِت تئوریکِ خصای ِص ویژۀ هنر‪،‬‬
‫نیا ِز مُب َرمی وجود دارد و این کار بدون روشنکردن طبیع ِت استهتیک امکانپذیر نبود‪ .‬این نیا ِز مُبرَم به پرداخ ِت‬

‫طبیعت مقولات استهتیک ‪12‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18   19